دوش شارژی ، با آن جثه کوچک و ظاهری براق، غرق در غرور بود او همیشه به این می‌بالید که تنها وسیله‌ی برقی خانه است که می‌تواند از خانه بیرون برود و در سفرها همراه خانواده باشد او فکر می‌کرد همین امتیاز او را از بقیه‌ی وسایل برقی مهم‌تر می‌کند یک روز، دوش شارژی با لحنی مغرور به جاروبرقی جاروشارژی گفت تو که همیشه در خانه حبس شده‌ای و فقط گرد و غبار را جمع می‌کنی، چه چیزی برای افتخار کردن داری؟ جاروشارژی با لبخندی آرام پاسخ داد دوست من، هر وسیله‌ای در خانه وظیفه‌ی خاصی دارد من با جمع‌آوری گرد و غبار، به سلامت اعضای خانواده کمک می‌کنم بدون من، خانه پر از گرد و غبار می‌شد و باعث بیماری می‌شد ماشین لباسشویی مینی هم که همیشه گوشه‌ای ساکت مشغول کار بود، گفت من هم با شستن لباس‌ها، به تمیزی و پاکیزگی خانه کمک می‌کنم بدون لباس‌های تمیز، زندگی چقدر سخت می‌شد بخارشوی هم با صدایی آرام گفت من هم با بخار قدرتمندم، سطوح را تمیز و براق می‌کنم بدون من، خانه همیشه کثیف و آلوده م
آخرین جستجو ها